ممد نبودی ببینی...

متن مرتبط با «احمقانه های من» در سایت ممد نبودی ببینی... نوشته شده است

سالِ بد، سالِ باد، سالِ اشک، سالِ شک. سالِ روزهای دراز و استقامت‌های کم، سالی که غرور گدایی کرد.

  • سال سختی بود سال اول پس از «زن زندگی آزادی»... مثل سال اول پس از «کودتای 88»... مثل سال اول «پس از کودتای 28 مرداد»... مثل سال پس از «به توپ بستن مجلس»... مثل سال اول «پس از حمله ی مغول»...  نمی دانم شاید این سرنوشت همه ی آرش ها باشد که زندگیشان به حال و روز مام میهن گره می خورد و گویی که باید جان در چله ی کمان بگذارند و از زندگی بگذرند تا روزی باز، آزادی بازآید... نمیدانم... مرا که دیگر بیش از این یارای ایستادگی نبود... و این روزها شاید تاوان همین ناتوانی است... پ.ن: ایمیل ها رو دیگه کسی نمیخونه؟ به نظرم هنوز نامه نوشتن قشنگ ترین راه ارتباطیه بخوانید, ...ادامه مطلب

  • دل نوشته های یک پدر

  • من و نی نی... (blog.ir), ...ادامه مطلب

  • نامه های عاشقانه از قلب خاور میانه ۲ - مهاجرت و رنج فراغ‌‌

  • دلم برایت شور می‌زند...   تو، الان پشت پنجره‌ی هتل، رو به ساحل، خیره به افق‌ها، من، کیلومترها دورتر خیره به خاطرات چشمانت. تو، به فکر ساختن فرداها، من، در اندیشه‌ی دیروزهای پرآشوب فروریختن. تو اسیر ان, ...ادامه مطلب

  • خرداد ماه من

  • دلم میخواست از همه کارهایی که در یک سالی که به سنم اضافه شد و از عمرم کم، انجام دادم بنویسم، اما می‌بینم جز افسوس برای روزهای رفته چیزی ندارم., ...ادامه مطلب

  • همه ی شبکه‌های اجتماعی را بستند همه فیلترشکنها از کار افتاده، اینترنت سیمکارتها همه قطع شده

  • حالا اگه اینجا هم چیزی بنویسیم لابد میان در خونه سراغمون‌ درسته روده‌های ملت رو وجب کردن ولی این آخر ماجرا نیست..., ...ادامه مطلب

  • از جمله درس‌هایی که زندگی می‌تونه بده!

  • زندگی پر از بالا و پایینه... اونی که فکر می‌کنه داره تمام تلاشش رو می‌کنه که یه قصر بسازه برای آرزوهاش که بره اون بالا و قدش برسه تا تو رو ببینه، شاید حواسش نیست و آجراشو داره از پایهٔ برج و باروی تو , ...ادامه مطلب

  • سحری‌های دور از خانه...

  • هر سال دل‌نوشته‌های رمضانی داشتمامسال که رمضان بوی خرداد هم می‌دهد و خرداد هم که ماه من است، نوشتنم نمی‌آید! امسال در تنهایی و غربت رمضان می‌گذرانم شاید رمضان بعدی که بیاید خیلی دور تر باشم، شاید فراسوی مرزها... خدا را چه دیدی؟ شاید این‌طوری برای همه بهتر باشد هرچه خودش بخواهد همان می‌شود...  , ...ادامه مطلب

  • تکاپو در مرزهای علم

  • شغل جدیدم به شدت علمی است و آقای روزنامه‌نگار سابق تبدیل شده است به یک دانش‌پژوه سخت‌کوش که هر روز روی مرزهای علم و دانش قدم رو می‌کند بلکه بتواند قلمروی دانشی این مرز و بوم را کمی جابجا کند!!!خب طبیعتاً انرژی زیادی می‌خواهد که دوباره راه همان دانشجوی اسبقی را که هیچ‌کس باور نمی‌کرد «می‌تواند» ولی «غیرممکن‌ها» را هم ممکن کرد پیش بگیرم! در همین یک ماهه در یک , ...ادامه مطلب

  • روزانه‌های یک روزنامه نگار

  • روزنامه‌نگاری دقیقا کاری نیست که من دوست دارم ولی بالاجبار پذیرفتمش. بعده هفت ماه به طور مداوم کار هر روزه، آدم به ورطه‌ی یکنواختی می‌افته. این روزها همه‌چیز رو متری و کیلویی می‌سنجیم! به خصوص وقتی‌که حقوق‌ها به ریال باشه و مخارج به تومان انگیزه‌ای هم باقی نمی‌مونه برای جلوگیری از این رسم بساز بنداز, ...ادامه مطلب

  • هجده تیر بی سرانجامی توی سیگار بهمنت باشد...

  • به مناسبت سالگرد وقایع کوی دانشگاه تهران در 18 تیر 78 مستقیم تا ته امیرآباد...   همه‌چیز با یک «سلام» ساده شروع نمی‌شود! حتی جواب سلام هم با اینکه مهم است ولی نه آن‌قدرها که بخواهد تاریخ را دگرگون کند! با سلام نه کودتا می‌کنند نه ماشین ریش‌‌تراشی می‌دزدند! این‌همه مسافر هر روز سلام می‌دهند و سوار , ...ادامه مطلب

  • برای تمام مادران پسرهایی که در هنگ مرزی میرجاوه خدمت می‌کنند

  • در اندوه ده مَرد... در این روزهای پردروغ و پرفریب که همّ و غمّ همگان شده‌است بحث درباره‌ی نامزدهای ریاست‌جمهوری، خبری در میان اخبار گم شد. خبری که رنگ و بوی خلوص و ازجان‌گذشتگی داشت. خبری که اگر از اروپا مخابره شده بود پروفایل شبکه‌های اجتماعی‌مان را سیاه می‌کرد و بلافاصله دل‌نوشته‌های سوزناک‌مان مص, ...ادامه مطلب

  • حل شدند اگرچه منحل نشدند!

  • قلب بروکراتیک در ساختار شورا در خبرهای مربوط به شهرستان‌ها به مطلب جالبی برخورد کردم که لبخندی تلخ بر لبم نشاند و باعث شد در این یادداشت نکاتی را مطرح نمایم. اصل خبر به نقل از کانال خبرگزاری خلیج‌فارس چنین است: شهردار بوشهر در حاشیه جلسه شورای شهر در پاسخ به خبرنگار «خلیج‌فارس» درباره زمزمه‌هایی پیرامون اعلام حمایت از برخی کاندیداهای شورای پنجم، گفت: اگر تکلیف انقلابی و مصالح شهر ایجاب کرد، برای, ...ادامه مطلب

  • تو قامت بلند تمنایی ای درخت

  • خبرهای خوش محیط‌زیستی حال آدم را حسابی جا می‌آورد! چه چیزی بهتر از اینکه روز درخت‌کاری بهانه‌ای شود برای اهمیت دادن به طبیعت و کاشت درخت. اصلاً گیرم که برخی از مسئولان شهری کاملاً تعمدی و ریاکارانه و با اهداف عوام‌فریبانه هوادار محیط‌زیست باشند! اصلاً چه ایرادی دارد؟ در جامعه­ای که کسی به اهمیت فضای سبز واقف نیست همین هم غنیمت است و باید قدرش را دانست. برای توسعه­ی فضای سبز نمی­شود که فقط به مسئولین چشم‌داشت و به کسانی که بیش از هر چیز در گیرودار دفترودستکشان هستند و به‌جای مدیریت بودجه مسئولیت گلایه از بودجه را برعهده‌گرفته‌اند دل بست. برای این‌که بتوانیم کمی به داشتن هوای پاک و امکان زندگی فرزندانمان در شهرهای سیاه و دودگرفته امید داشته باشیم باید اهمیت درخت و درختکاری را تبدیل به دغدغه‌ی عمومی نماییم. اول‌ازهمه یک آموزش جمعی برای آگاهی عمومی لازم است، امری که حتی از دیدگاه فعالان محیط‌زیستی هم مغفول مانده و یا شاید محدودیت فعالیت‌ها سبب شده هرگز به چشم نیاید. اگر سازمان‌ها و نهادها و ادارات دولتی و خصوصی در این حوزه کم‌کاری می‌کنند و دم از کمبود بودجه می‌زنند بیایید خودمان اطرافیان, ...ادامه مطلب

  • ماجراهای شازده گوگولو

  • مجموعه طنز ماجراهای شازده گوگولو را در کانال خمارمستی بخوانید...امیدوارم طنز روزانه‌ی شازده گوگولو مورد پسندتون واقع بشه کانال تلگرامی خمارمستی , ...ادامه مطلب

  • کمونیستهای دریای کاراییب *

  • « یک روز از قله ی بلندترین کوه، صاعقه ای فرود آمد که هیچ سلاح و ارتشی نتوانست با آن مقابله کند. یک متمرّد تصمیم گرفت زمین ها را بین دهقانان تقسیم کند... او فیدل کاسترو بود.» حتما سارتر هم وقتی که این جملات را می نوشت دست از نوشتن کشیده و سیگاری آتش کرده و کنار پنجره به آینده ای خیره شده  که روزی آرمانِ «آزادی» و «برابری» به دست یک اَبَر قهرمان در گوشه ای از کره ی خاکی مستقر خواهد شد. کسی چه می دانست در ذهنِ چریکِ دلیرِ کوه های «سیراماسترا» چه می گذرد؟ آن روزها تنها چیزی که همه می دیدند این بود که چطور«شِکر» می تواند سرنوشت یک ملت را تغییر دهد... کارگران مزارع نیشکر خسته از استعمار و استبداد، کامِ قهرمانِ افسانه ای شان را شیرین کردند و او هم در عوض حکومتِ باتیستای کودتاچی را سرنگون کرد تا ثروتهایِ یک ملت را به صاحبان اصلی اش باز گرداند. فیدل تصویر یک ادیسه ی مقدس است که تنها وخسته با تفنگی بر دوش یاران وفادارش را جمع می کند و سوار بر اسبِ عدالت و برابری بر علیه دیکتاتوریِ تروا قیام می کند، مقابل نظام سلطه می ایستد، پرچمِ آزادی و آزادگی را به دست رنجورانِ جهان می دهد ولی آنجا که باید کشت, ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها